روح الله

گاهی لازم است حرفهایی زده شود...

روح الله

گاهی لازم است حرفهایی زده شود...

به عشق امام نام پسرم را روح الله نامیده‌ام...
و چون این جا فرزند تفکراتم است نام این‌جا را نیز روح الله می‌نامم...
باشد که جفتشان باقیات الصالحاتی برایم باشند.

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

آقای هاشمی در سایت خود سخنی از امام آورده اند که «رابطه با آمریکا با نظر مردم است» در این مطلب آمده است که: « امام چند و چون رابطه با آمریکا و تصمیم گیری نهایی را بر عهده ملت می گذارد و می گوید: در صورتی که ملت بیدار شریف ما اجازه دهد، ارتباط بسیار عادی خود را در حد سایر کشورها با آمریکا برقرار می کند.»

در پی صحبت آقای روحانی مبنی بر نظرسنجی از مردم در مورد رابطه و مذاکره با آمریکا رسانه های جریانی این طیف با این ادعا که مردم خواستار مذاکره با آمریکا هستند و عده ای خاص مانع حرکت آنها می باشند خواستار همه پرسی از مردم شدند و آنچه مشخص است این مطلب نیز در تکمیل همین سناریوی همه پرسی  در خروجی سایت آقای هاشمی قرارداده شده است.

در این میان لازم است به چند نکته اشاره شود:

١. بدیهی است که ادعای همه پرسی از طرف آقای هاشمی و دوستانشان یک بلوف سیاسی صرفا برای ایجاد فشار و گرفتن امتیاز برای عبور از خط قرمزهای مشخص شده می باشد و حداکثر کاری که قرار است انجام شود نظرسازی با استفاده از نظرسنجی های ناقص و غیر علمی می باشد.

٢.مشخص است که آقای هاشمی و دوستانشان  جرئت برگزاری یک رفراندوم و همه پرسی در کل کشور را ندارند چرا که -به صورت یقینی- مطمئن هستند نتیجه ی آن مطلوب این دوستان نخواهد بود و آن موقع مجبور خواهند بود علی رغم میل باطنی خود به خواسته ی ملت تن در دهند و دیگر حربه ی نمایندگی مردم در مذاکره را از دست خواهند داد.

در این زمینه دوستان نگاه شان به پیروزی شکننده در انتخابات؛ با رای ٥٠/٧٪ از میان شرکت کنندگان (= صرفا ٣٧٪ کل واجدین شرایط) می باشد. با چنین مقبولیتی برای دوستان تن دادن به همه پرسی ریسک بسیار خطرناکی می نماید؛ چرا که تاکنون کلید قفل مشکلات معیشت مردم را در سیاست خارجی نشان داده اند و اگر این حربه از آنان گرفته شود عملا با مشکل مواجه می شوند. 

٣. از نظر بنده اتفاقا همه پرسی بهترین کاری است که اکنون نظام می تواند برای اثبات حضور مردم در تصمیم گیری برای سرنوشت خود انجام دهد. ولی لازمه ی آن تعریف دقیق از آنچه می خواهد به همه پرسی گذاشته شود است. هیچ عقل سلیمی در کل مذاکرات را نفی نمی کند چه اینکه تاکنون-فقط در همین بحث هسته ای- مذاکرات زیادی در قالب ٥+١انجام گرفته است که نماینده ی آمریکا هم حضور داشته است. آنچه باید به رفراندوم گذاشته شود دقیقا آنچیزی است که می خواهد معامله شود؛چه امتیازاتی داده می شود و در عوض چه چیزی بدست می آید.

به عنوان مثال تماس تلفنی یا دیدار ظریف با کری امتیازات بزرگی بود که ایران به آمریکا داد؛ باید شفاف مشخص کرد که چه دستاوردهایی داشته است تا امکان همه پرسی روی آن باشد.

به نظر بنده این همه پرسی باید صورت گیرد تا مشخص شود که مردم ایران هیچگاه حاضر نیستند منافع ملی خود را معامله کنند.

٤.ادعای آقای هاشمی برای مشارکت مردم در تصمیمات کشور نیز فرصت خوب و بی سابقه ای ایجاد کرده است. حال که- برخلاف رویه ی این سالها خصوصا ٨ سال گذشته-  برای آقای هاشمی نظر و خواست مردم مهم شده است خوب است همه پرسی در مورد موارد دیگری نیز که تاکنون بدلایل مختلف بلاتکلیف مانده است انجام پذیرد:

همه پرسی در مورد برخورد با تصاحب کنندگان ٢٥٠هزارمیلیاردتومان از اموال عموم ملت و بیت المال در قضیه ی دانشگاه آزاد

همه پرسی در مورد نحوه ی برخورد با مفسدین اقتصادی در قراردادهای نفتی خصوصا فاجعه ی استات اویل

همه پرسی در خصوص اعدام خائنینی که با کارشکنی و سرپیچی از اوامر امام جنگ را ٨سال به درازا کشیدند و سرآخر جام زهر قطعنامه را به وی نوشاندند.

همه پرسی در مورد اعدام خائنینی که ادعای واهی تقلب در انتخابات ٨٨ را برای تحمیل خود به نظام اعلام کردند و مجازات افراد سرشناس و خانواده ی آنان که با حمایتهای خود در این آتش دمیدند

و...

همه پرسی های زیادی لازم است انجام گیرد و موارد مختلفی از این دست وجود دارد که به بهانه ی مصلحتهای تحمیلی خواست ملت نادیده گرفته شده است.

امید است رویه ی جدید شما صادقانه باشد و فرصتی برای حضور ملت در تصمیمات مختلف بوجود آورد.

والسلام

  • محمد علیزاده

مقام معظم رهبری در جمع فرماندهان سپاه پاسداران عبارت «نرمش قهرمانانه» را به کار بردند و متاسفانه وسوسه ی خناسان و آمادگی دلهای دوستان خسته از راه؛ همه ی ذهنها را به سمت مذاکره با شیطان بزرگ و مصالحه با وی پیش برد. آنچه امروز در رسانه ی دلسپردگان به غرب و همچنین دوستان دل خسته از انقلاب می بینیم بیشتر از آنچه به نرمش قهرمانانه شبیه باشد عقب نشینی ذلیلانه از آرمانهای انقلاب را نشان می دهد.

مقام معظم رهبری برای تفهیم بهتر عبارتشان مثالی زدند که درست به آن توجه نکردیم. ایشان عالم سیاست را به عرصه‌ی کشتی تشبیه می‌کنند که در آن کشتی‌گیربنا به تصمیم خود نرمشی نشان می دهد تا حریف را شکست دهد: «...این کشتى‌گیرى که دارد با حریف خودش کشتى میگیرد و یک جاهایى به دلیل فنّى نرمشى نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست...»

از آنجا که باید از حرکات دشمن درس گرفت باید گفت این دقیقا کاری است که اوباما با دولت مردان ما انجام داد. در قضیه ی سوریه مشخص بود که حمله به سوریه برای آمریکا به صرفه نیست و ادامه ی وضعیت کنونی بهترین حالتی است که می تواند برای آمریکا اتفاق بیفتد ولی این شیطان در حالی که می دانست قرار نیست به سوریه حمله کند چماق تهدید را بالا گرفت و با ادعای حمله و ارعاب و اتلاف زمان در تصمیم گیری توانست طرف مقابل را متقاعد کند که حمله جدی است و باید کاری برای جلوگیری از حمله نماید.  ورود جدی کشورهای مختلف از جمله ایران و روسیه و... برای جلوگیری از این حمله و گذاشتن گزینه های مختلف پیش روی  وی  این روند را به سمت دلخواه آمریکا پیش برد و به نقطه ای رساند که اوباما یک نرمش قهرمانانه از خود نشان داد و  همه گمان کردند که وی از تصمیم خود عقب نشینی کرده و به پیشنهاد روسیه تن داده است و اینان توانسته اند وی را در این قضیه شکست دیپلماتیک! دهند دریغ از این که این چماق اثرگذار گردید و دل خسته گان را به فکر تعامل و امتیازدهی به این زنگی تیغ به دست انداخت تا شاید فکر حمله به سوریه را از ذهن خود بیرون کند.

و میز مذاکره امتیازی بس بزرگ بود که دشمن در نتیچه ی این بازی خود از خسته دلان و ترسوهای داخلی گرفت و دلیل این مدعا همین است که تا مقام معظم رهبری سخن از نرمش قهرمانانه آوردند اینان آن را به معنی صدور مجوز مذاکره و مصالحه و... گرفتند که راهی غلط و بی فرجام خواهد بود. هرچند مذاکره در عالم سیاست فی نفسه اشکالی ندارد ولی مهم است که در چه جایگاهی این مذاکره صورت می گیرد، مشخص است که بعد از تهدیدات جدی حمله و تحریم های انجام شده و فشارهای مختلف این مذاکره، مذاکره ی گرگ و میش است و نتیجه ای جز ضربه به جبهه حق نخواهد داشت.

چرا این نرمش قهرمانانه را مقدمه ی حمله ای دیپلماتیک به دشمن در نظر نگرفتید؟ چرا به دنبال امتیازگیری از دشمن در این ضعفی که قرارگرفته است نیستید؟  چرا پیش شرط مذاکره را نه تنها برداشتن تمام تحریم ها – که حداقل نشانه ی تغییر زبان تهدید به تکریم است– بلکه گرفتن امتیازات بیشتری نظیر عدم حمایت از تروریستهای سوریه و ... نمی گذارید؟

مگر مقام معظم رهبری در دیدار با ایمه جمعه نفرمودند که:«باید در مقابل دنیای غرب، مقتدر بود زیرا آنها نشان داده اند که به هیچکس رحم نمی کنند و برخلاف ادعاهای حقوق بشری و ظاهر سازی هایشان، کشته شدن میلیونها انسان نیز، وجدان آنها را متأثر نخواهد کرد.»

با چنین گرگی اگر هم کسی بخواهد مذاکره کند باید شیر باشد نه میش!

 

 

  • محمد علیزاده